اما در هنگامه مدیریت، ضعف کار آمدی بهدنبال خواهد داشت؛ یعنی شرایطی شبیه به آن چیزی که امروز بین مجلس و دولت میگذرد. به عبارت مصداقیتر بسیاری از نخبگان و بزرگان اصولگرا به جای اینکه در انتخابشان نگاه به کاندیدای خود داشته باشند، به سوی اردوگاه اصلاح طلبان خیره شدهاند یعنی اینکه بیشتر از آنکه شوق پیروزی داشته باشند، ترس شکست دارند و این ترس شکست، باعث شده که فعالیتهایشان بیشتر از هر چیز، انفعالی باشد. بگذارید از آخرین مصداق یادکنم؛
وقتی آقای احمدینژاد لایحه کاهش سن رای دهندگان به مجلس میآورد و با 171 رای مخالف مواجه میشود و صد البته آگاه است به این مواجهه، به این معناست که ایشان نتوانسته یک رابطه درون جناحی و درونگروهی ایجاد کند و من سخت نگران این هستم که اگر ایشان با این گفتمان رای بیاورد، مجلس و دولت نمیتوانند الگوی خوبی برای اداره مملکت بهوسیله اصولگرایان ارائه دهند.
موضوع این است که در طول این 4 ساله بیشتر انتقادات از جانب افراد و نخبگان جریان اصولگرا به رئیسجمهوری شده، ولی ایشان نه تغییری در رفتارش ایجاد شده و نه درگفتارش؛ آنهم رفتار و گفتاری که لازمه کار سیاسی است. اما سؤال این است: در اردو گاه اصولگرایان چه میگذرد؟
* عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس